سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرگاه مرد با ایمان برادر خود را خشمگین ساخت ، میان خود و او جدائى انداخت . [ گویند : حشمه و أحشمه ، چون او را بخشم آورد . و گفته‏اند شرمگین شدن و خشم آوردن را براى او خواست . و آن گاه جدائى اوست ] . [ و اکنون هنگام آن است که گزیده‏هاى سخن امیر مؤمنان علیه السّلام را پایان دهیم ، حالى که خداى سبحان را بر این منّت که نهاد و توفیقى که به ما داد سپاس مى‏گوییم . که آنچه پراکنده بود فراهم کردیم و آنچه دور مى‏نمود نزدیک آوردیم . و چنانکه در آغاز بر عهده نهادیم بر آنیم که برگهاى سفید در پایان هر باب بنهیم تا آنچه از دست شده و به دست آریم در آن برگها بگذاریم . و بود که سخنى پوشیده آشکار شود و از آن پس که دور مینمود به دست آید . و توفیق ما جز با خدا نیست . بر او توکل کردیم و او ما را بسنده و نیکوکار گزار است . و این در رجب سال چهار صد از هجرت است و درود بر سید ما محمد خاتم پیمبران و هدایت کننده به بهترین راه و بر آل پاک و یاران او باد که ستارگان یقین‏اند . ] [نهج البلاغه]

قصه بچه بسیجی


أعوذ بالله من نفسی

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

ناراحتم! خیلی زیاد.

امشب شما دو تا فکر کردید اگه به من و شوهرم بخندید و روحانیت شوهرم رو به تمسخر بکشید؛ لحظاتی شاد بودید و خندیدید و تمام! ولی من شنیدم!

ایستادم نگاهتون کردم! شما هم دیدید! فهمیدید!

آخرش هم که می رفتید بهتون گفتم وعده ما سر پل صراط! شنیدید! خوب هم شنیدید! خودتونو زدید به نفهمی!

دعاتون کردم! دوست دارید بدونید چه دعایی؟

می نویسم که بخونید:

دعا کردم مادرهاتون به عزاتون بشینن!

دعا کردم الهی پدر و مادرهاتون به عزاتون بشینن.

دعا کردم خدا فرصت توبه رو هم ازتون بگیره.

دعا کردم حسرت دیدن دوباره اتون به دل والدینتون بمونه.

و....

آره اینجوریه!

 

 

بی حجاب

 

 

شماها بخندید و من وعده می دهم سر پل صراط !

معامله خوبیه!

این دنیا چهارطاقش مال شماها و خنده های لحظه ایتون!

اصلا من می روم جهنم! قبول! اما از شماها هم نمی گذرم که راتونو بکشید برید بهشت!

سیاهی چادرم کورتون کرد یا سفیدی عمامه شوهرم ؟

قسم والله خوردم که سر پل صراط جلوتون رو می گیرم!

از این به بعد همینه! هر کسی بهم توهین کنه اینجوری معامله می کنم! سر پل صراط!

دیگه هم به اعتراض های همسرم گوش نمی دهم! از بس سکوت کرده و نشنیده گرفته که شماها توی خیابون راه می روید و جسارت می کنید!

قسم خوردم به حق خانم فاطمه زهراء سلام الله به حرمت چادرم روز قیامت سر پل صراط جلوتون رو می گیرم. من نمی گذرم از حقم. الهی خدای من هم نگذره!

 

*** پی نوشت:  اگه مطلب رو مطالعه کردید و بنای نصیحت دارید و اعتراض به اینکه این شیوه برخورد اسلامی نیست و از من بعیده و فلان و بهمان؛ لطف کنید کیبوردتون رو فرسوده نکنید و نظر نگذارید! چون پائینش براتون می نویسم الهی نصیب خودتون هم بشه تا بفهمید چی می گم!



یک بسیجی ::: شنبه 91/2/16::: ساعت 9:7 عصر


>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 9
بازدید دیروز: 21
کل بازدید :291481
 
 > >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
یک بسیجی
من یک بسیجی ام. شاید نه یک بسیجی واقعی ولی حداقل اسمش باعث افتخاره من است.
 
 
 
 
>>لوگوی دوستان<<
 
 
>>موسیقی وبلاگ<<
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<