• وبلاگ : قصه بچه بسيجي
  • يادداشت : شکسته مي گذرم اکنون از کنار شما...
  • نظرات : 3 خصوصي ، 21 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام خواهر عزيزم

    من كه شهيد زين العابدين را نشناختم؟

    سالگرد رحلت حضرت امام را تسليت عرض مي كنم. جدا كه شما هر بار با نوشته‏هاي زيبايتان دل آدم را كباب مي كنيد. خدا شهادت در ره خودت را نصيب ما بگردان. الهي آمين

    التماس دعا

    پاسخ

    سلام عليکم. متشکرم که زحمت کشيديد و تشريف آورديد. نديدم بزرگواري از ميان دوستان من به اندازه شما به اين قصه بي انتهاي بچه بسيجي اهميت بدهد و با ارزش ويژه اي به ملاقاتش بياد. سپاس. و اما در مورد شهيد زين العابدين. من هم نشناختم اين مرد گمنام را. اويي که تنها يک بار و براي حتي کمتر از دو دقيقه راجع به او خبري کوتاه آنهم فقط يک بار از راديو پخش شد. به همين کوتاهي. و به اندازه يک... نه هيچ لغتي بري اين همه ... نمي توانم به کار ببرم. خدايا مرا ببخش بيامرز. يا حق