• وبلاگ : قصه بچه بسيجي
  • يادداشت : قصه بچه بسيجي
  • نظرات : 2 خصوصي ، 16 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام.
    شعر قشنگي بود، از اون شعرهايي كه سراينده اون، بعد از لمس موقعيت، به شعر رسيده بود. بعضي وقتها،‏ شعرها از سطح يك اقيانوس هستند و بعضي وقتها از عمق. هركسي نميتونه به عمق بره. ربطي هم به سابقه نداره. به اين ربط داره كه كسي بخواد خودش رو غرق كنه يا اينكه فقط شنا كنه و لذت ببره.