وبلاگ :
قصه بچه بسيجي
يادداشت :
فقط به امر دوستان...
نظرات :
0
خصوصي ،
16
عمومي
پارسي يار
: 2 علاقه ، 1 نظر
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
امير سجاد
لا خوف عليهم و لا هم يحزنون ...
که زينب صبور بود بالاي قتلگاه
عجب صبري داري بانو
مگر ميشود که " ما رَأَيْتُ إلاَّ جَميلاً " مگر مي شود حسين را بر نيزه ديد و گفت ؟
چه دلي داشت خواهرت
واينک مجنون را چه باک