• وبلاگ : قصه بچه بسيجي
  • يادداشت : اجازه هست؟...
  • نظرات : 7 خصوصي ، 45 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2   3      >
     
    + شهيده 
    سلام
    سوالاتتون رو بپرسيد ، شايد بتونم جوابشون رو براتون پيدا کنم
    پاسخ

    سلام. ممنون. مي آيم و مي پرسم ان شاء الله
    شهيد سليمان تي تي
    در بيست و ششمين روز از مرداد هزار و سيصد و بيست و چهار آقاي حسن تي‌تي و همسرش، سکينه فخاري، صاحب فرزندي شدند که نامش را سليمان گذاردند. سليمان شش ساله بود که به همراه خانواده از زادگاهش، لنگر به سمنان مهاجرت کرد. تا سال اول راهنمايي را در سمنان گذراند و سپس ترک تحصيل نمود. به قريه‌اش بازگشت و به کار کشاورزي مشغول شد.
    پس از مدّتي مجدداً به سمنان آمد و در کارگاه جوشکاري به کار مشغول شد. مدّتي نگذشته بود که به خدمت فراخوانده شد و دوران سربازي را در تهران گذراند. دوّمين ماه از بهار سال پنجاه و يک با بهار زندگي سليمان همزمان شد و با خانم ام‌کلثوم تي‌تي‌يان ازدواج کرد. براي تأمين معاش خانواده مدّتي نيز به بنايي پرداخت. مدّت کوتاهي پس از آن به عنوان کارمند رسمي جذب بانک مرکزي تهران شد.
    همزمان با کار اداري به فعاليت‌هاي ضد رژيم مي‌پرداخت و در پخش اعلاميه و تظاهرات عليه رژيم شاهنشاهي شرکت فعّال داشت. وي پس از پيروزي انقلاب و با شروع جنگ تحميلي در يکي از مراکز نظامي ثبت‌نام نمود. دوره‌ي آموزشي را گذراند و سپس به منطقه‌ي جنوب اعزام شد.
    مدّتي از دفاع وي در برابر دشمنان بعثي نگذشته بود که در شانزدهم ديماه پنجاه و نه در منطقه‌ي هويزه به شهادت رسيد. از اين شهيد بزرگوار سه فرزند به يادگار مانده است. گلزار شهداي هويزه سال‌هاست پيکر اولين شهيد سمنان، سليمان تي‌تي را در آغوش گرم خويش گرفته است.
    پاسخ

    ممنونم

    سلام

    فرازي از دست‌نوشته‌هاي شهيد سليمان تي تي
    آنکه مي‌گويد ولايت فقيه يعني حکومت قرآن و اسلام مغاير اصل حاکميت ملّي است، مي‌خواهد روزنه‌اي براي پياده شدن اسلام آريامهري وجود داشته باشد.
    بکوشيم مثل بعضي از ياران امام حسن عليه‌السلام نباشيم که در کنار او به ظاهر دوست باشيم، ولي با اعمال و رفتارمان خون به دل او کنيم. براي يک انقلابي راستين ننگ است که زنده باشد و ببيند فرد يا افرادي مي‌خواهند مقام رهبري را تضعيف کنند.
    برادران و خواهران! همه‌ي ما مسؤول هستيم و چه مسؤوليت عظيمي. فرد فرد ما در هر رشته و کاري که داريم مسؤوليت بزرگي بر دوش ما نهفته است. شهيدان ما با خون خود درخت اسلام را آبياري کردند و من و شما هم مي‌توانيم به طرق ديگر اين نهال پر گوهر را نيرو بخشيم. اي برادر مسلمان و اي خواهر مسلمان! مسؤوليت من و شما چيست؟ نويسنده هستي، با قلمت. بيان داري با بيانت. آمادگي براي انجام کاري داري با عمل در جهاد سازندگي‌ات. به هر حال يکي از اين نيروها در تو نهفته است و مسؤول هستي با به کار بستن اين نيروها انجام وظيفه نمايي و اگر خداي ناکرده از زير بار مسؤوليت بيرون روي خيانت کردي. مسلمان بايد با عمل خود ثابت کند و بفهماند و با عمل خود مشت بر دهان مغرضان بکوبد تا توانسته باشد انساني لايق باشد.

    فرازهايي از وصيت‌نامه شهيد سليمان تي تي

    چيزي که انسان بايد به دردش بخورد و در آن دنيا جوابگو باشد با خودش مي‌برد و آن نتيجه‌ي حاصل عمري است که پرونده‌ي آن بسته‌ مي‌شود و با خودش حمل مي‌نمايد. انسان در رحم مادر ساخته مي‌شود براي دنياي امروز و در دنيا ساخته مي‌شود براي دنياي ابديت. بنابراين هر کار خوب و بد به انسان برمي‌گردد.
    اگر ان‌شاءالله شهادت نصيبم شد، هيچ کس گريه نکند و حتّي برايم جشن بگيريد و لباس‌هاي نو بر تن فرزندانم بپوشانيد. ممکن است که خداوند نظر لطفش شامل حالم شود و بتوانم يک سرباز از امام زمان عجل‌الله و نائب عظيم‌الشان ايشان باشم.

    پاسخ

    سلام.بسيار سپاسگزارم. در اولين فرصت مزاحمتون ميشم.کلي سوال بي جواب دارم.
    + سيد 
    سلام جاي شما خالي ديشب مهمان تيره طايفه تي تي يان بوديم. سلام رسوندن. من نميتونم ايميل بدم چون ايميلم به اسممه و فورا شناسايي ميشم
    پاسخ

    عليک سلام. مگه دور از جون شناسايي بشيد قراره سارق بگيرم؟ خوب فرض که بشناسم دنيا که به آخر نميرسه!ميرسه؟ خوب يک ايميل متفرقه بسازيد!امکانش نيست؟ آخه من چطوري به شما دسترسي داشته باشم بتونم سوال بپرسم و يا با خانواده شهيد تي تي يان ارتباط بگيرم؟
    http://up98.org/upload/server1/02/j/triaiv64xaa0t2y4hlxy.jpg
    پاسخ

    لطفا ايميلتون رو بدهيد
    چند شب پيش سميه رفت مکه. الان نيستن. اين لينکم ببين نشون ميده که شهدا زنده هستن
    http://www.pic1.iran-forum.ir/images/up6/78175217320354275618.jpg
    پاسخ

    يلام يعني چي؟ يعني اشتباهي به نام شهيد کارت صادر شده يا تشابه اسميه؟
    + سيد 
    نه دامادش آقاي مهدويه. دخترشم خود شهيدو نديده قبل اينکه دنيا بياد پدرش شهيد شد. فکر کنم بيشتر نقشو تو اين تصميم گيري همسرش نسرين خانم داشته باشه. اما اگه واقعا بخواين اين کارو انجام بدين ميشه ازشون نظر خواهي کرد. البته يه برنامه اي صدا و سيماي سمنان ساخته بود که با خانوادش و برادراش مصاحبه کرده بودن ببينم اگه بتونم اون فيلمو پيدا کنم و حجمش زياد نباشه واستون بفرستم. تا خدا چي بخواد. من هم مثل شما به شهدا مخصوصا شهداي کربلاي 5 شلمچه خيلي خيلي ارادت دارم و هر موقع بتونم ميرم گلزار شهداي سمنان باهاشون درد دل ميکنم. سعي ميکنم کمکتون کنم التماس دعا.
    پاسخ

    خيلي خيلي سپاسگزارم.اجرکم عندالله. فقط يک ايميلي چيزي به من بدهيد بتونم در اين رابطه مزاحمتون بشم. البته اگر اشکالي نداره.بزرگواري مي فرمائيد.
    + سام 
    مثلا مي خواي پاشي بياي سمنان؟ مي توني تو تعطيلات عيد بري هويزه سر مزارش هر سال تو عيد زن و بچش ميرن اونجا.تو گلزار شهداي سمنان هم يه قبر يادبود داره. ميتوني به اونجا هم سر بزني. البته يه بار تو راه برگشت بين سمنان و تهران علي آقا که از لحاظ بد رانندگي کردن شهره خاص و عامه خودشو مادرشو و خواهرشو تا نزديکاي مرگ پيش برد و جوري چپ کرد که فقط يه معجزه زنده نگهشون داشت البته حسابي درب و داقون شده بودن. ولي شانس آوردن نمردن. به غير از نسبت فاميلي که الان بيشتر هم شده اينا با پدرم اينا تو يه جا و با هم بزرگ شدن. در کل خيلي حساس نباش. همينکه شما از جايگاه خاص يه شهيد پيش خدا بهره مند شدي خيلي خوبه. توفيقي که شايد نصيب من نشده باشه و جزئيات زندگي شهيد خيلي مهم نيست
    پاسخ

    سلام.راستش من اصلا دنبال جزئيات نيستم. هر سال هم ميرم جنوب ولي گاهي قسمتم نميشه برم زيارت شهيد تي تي يان. راستش اين چيزايي که تعريف ميکنيد برام ملاک نيست. دلم ميخواست حالا که خدا توان نوشتن بهم داده زندگي نامه شهيد رو بنويسم. شما دامادشون هستيد؟ به نظرتون خانواده اش قبول مي کنند من زندگي نامه شهيد رو بنويسم به نام خود شهيد؟
    + سام 
    مثلا مي خواي پاشي بياي سمنان؟ مي توني تو تعطيلات عيد بري هويزه سر مزارش هر سال تو عيد زن و بچش ميرن اونجا.تو گلزار شهداي سمنان هم يه قبر يادبود داره. ميتوني به اونجا هم سر بزني. البته يه بار تو راه برگشت بين سمنان و تهران علي آقا که از لحاظ بد رانندگي کردن شهره خاص و عامه خودشو مادرشو و خواهرشو تا نزديکاي مرگ پيش برد و جوري چپ کرد که فقط يه معجزه زنده نگهشون داشت البته حسابي درب و داقون شده بودن. ولي شانس آوردن نمردن. به غير از نسبت فاميلي که الان بيشتر هم شده اينا با پدرم اينا تو يه جا و با هم بزرگ شدن. در کل خيلي حساس نباش. همينکه شما از جايگاه خاص يه شهيد پيش خدا بهره مند شدي خيلي خوبه. توفيقي که شايد نصيب من نشده باشه و جزئيات زندگي شهيد خيلي مهم نيست
    + سام 
    از اين خانواده 3 نفر شهيد شدن. سليمان تي تي، نقي تي تي که برادرشه و سال 62 شهيد شد و حسين تي تي برادر زادشه. يه پسر خودشم به اسم مرتضي تو سن 21 سالگي تو يه حادثه رانندگي کشته شد. از سليمان تي تي 2 تا بچه مونده علي و سميه که ...
    ديگه اينکه آدم انقلابي بوده و تو زمان انقلاب تو تظاهرات تهران هميشه شرکت داشته. ديگه چي مي خواي بدوني؟ 4 تا برادر داره و 7 تا خواهر. زنشم دختر عموشه. پدرش کربلايي حسن تي تي سال 61 فوت کرده. دورگه سمناني و مازندراني هستن. بسه ديگه. بقيشم از خودش بپرس
    پاسخ

    سلام.ممنونم.خوب يک شماره تلفني آدرسي چيزي! چطوري از خودش بپرسم؟ اصلا شما اينارو از کجا ميدونيد؟ چه نسبتي با شهيد داريد؟ سميه و علي که .... چي؟ يعني چي؟ نميشه با سميه خانم حرف بزنم و ببينمش؟ شما انگار اذيت ميشيد من پيگير خانواده شهيد باشم.! درسته؟ ميشه بفرماييد شما دقيقا چه نسبتي با شهيد داريد؟ حداقل يک اسم و آدرسي توي اينترنت از خودتون به جا بزاريد.نميدونم حداقل اگه وبلاگ نويسيد آدرس وبلاگتونو! يک راهي که بتونم پيگيري کنم! باز هم ممنونم که به من پاسخ مي دهيد. اين بزرگاوري شما رو مي رسونه.ممنونم
    + سام 
    والا اين حسي که شما به شهيد دارين بچه هاش بهش ندارن. قبل اينکه من به دنيا بيام شهيد شدن
    پاسخ

    يعني شما فرزند شهيد هستيد؟ مگه بايد آدم.فقط بچه شهيد باشه تا احساس خاصي باشه.شهيد تي تي دست منو توي حساس ترين روزهاي زندگيم گرفت.من سر خاک شهيد زنده شدم. برگشتم.داشتم مي لغزيدم. خدا سرخاک شهيد نجاتم داد. اين حس نيست.باوره. من اگه امروز چادرم هنوز روي سرمه به خاطر خون همين شهداست. من شهيد تي تي رو چند بار به خواب هم ديدم.هرچند خيلي به خواب اعتقاد ندارم اما هر بار که رفتم سرخاکش توي خواب بازديدم رو پس داده. و هر بار با نصيحتي بخشي از زندگيم رو نجات داده... کاش بيشتر ازش مي فرموديد....
    + سام 
    آخه فاميلمونه
    پاسخ

    خوش به سعادتتون. ميشه توي يک فرصت مناسب اطلاعات بيشتري از ايشون رو از شما بگيرم؟ ممنون ميشم کمکم کنيد.
    + سام 
    شما شهيد سليمان تي تي رو از کجا ميشناسين؟
    پاسخ

    شهيد تي تي رو از اولين سفرم به هويزه و حرفهايي که با او گفتم و قرارها يي که با او گذاشتم و وعده هايي که او وفا کرد و من نکردم. چطور؟

    از داغ تو اي مادر مي سوزم ومي سازم افتاده بجان آذر مي سوزم ومي سازم

    آن شب که نظر کردم بر صورت نيکويت ديدم که بود نيلي ازظلم عدو رويت

    زآن دم که شدم آگه از سينه وپهلويت من تا بصف محشر مي سوزم ومي سازم

    کي ميرود از خاطر آن اشک دو چشمانت آن ناله ي جانسوزت ،آن رنج فراوانت

    کردي رخ خود نهان مخفي زيتيمانت از بهرتو پا تاسر مي سوزم ومي سازم

    ازبهر تواي مادر تاريک بود روزم چون شمع بجاي تو شب تا بسحر سوزم

    درخانه ي تاريکت من ، بال ور افروزم چون خرمني ازآذر مي سوزم ومي سازم

    اي کاش مرا باخود مي بردي ازاين دنيا زيرا که بدون تو سخت است جهان بر ما

    اي گل زخزان تو شد ديده ي من دريا چون جوجه ي بي مادر ، مي سوزم ومي سازم

    اي کاش که مي بودي تا شانه زني مويم اين گرديتيمي را شويي زسر ورويم

    بعدازتو غم دل را مادر به که من گويم دائم بدو چشم تر مي سوزم ومي سازم

    اي مونس طفلانت مادر بکجا رفتي غمخوار يتيمانت ، مادر بکجا رفتي؟

    با سينه ي سوزانت ، مادر بکجا رفتي ؟ تو رفتي من يکسر مي سوزم ومي سازم

    بر خلق جهان دادي تو درس شهامت را بايد زتوآموزد ديندار ، شجاعت

    کردي زقيام خود برپا تو قيامت را از بهر تواي رهبر ، مي سوزم ومي سازم

    شد محسن مظلومت ،کشته زفشار در بر خاک در افتادي ، مانند گل پرپر

    زد (کرببلايي) را داغ تو بجان آذر زآن آذر وضرب در ، مي سوزم ومي سازم

    اثر طبع نادعلي کربلايي -ارمغان کربلا -ص 70-71 -انتشارات خزر -تهران -----

    پاسخ

    مادر...

    سلام دوست عزيز
    با يک

    سکوت آشفته

    به روز هستم

       1   2   3      >