[ و از سخنان آن حضرت است ، چون کسى از او پرسید : « رفتن ما به شام به قضا و قدر خدا بود ؟ » پس از گفتار دراز ، و این گزیده آن است : ] واى بر تو شاید قضاء لازم و قدر حتم را گمان کرده‏اى ، اگر چنین باشد پاداش و کیفر باطل بود ، و نوید و تهدید عاطل . خداى سبحان بندگان خود را امر فرمود و در آنچه بدان مأمورند داراى اختیارند ، و نهى نمود تا بترسند و دست باز دارند . آنچه تکلیف کرد آسان است نه دشوار و پاداش او بر کردار اندک ، بسیار . نافرمانیش نکنند از آنکه بر او چیرند ، و فرمانش نبرند از آن رو که ناگزیرند . پیامبران را به بازیچه نفرستاد ، و کتاب را براى بندگان بیهوده نازل نفرمود و آسمان‏ها و زمین و آنچه میان این دو است به باطل خلق ننمود . « این گمان کسانى است که کافر شدند . واى بر آنان که کافر شدند از آتش . » [نهج البلاغه]

قصه بچه بسیجی


کودکی هایم را خوب به خاطر دارم. آنروزها مبارک عروسک خیمه شب بازی بود. هنوز هم نقش اول را بازی می کند. عروسکی سیه چهره و سرخ پوش که محتاج دستورات عروسک گردانش است.

عروسک خیمه شب بازی این روزها عروسک بزرگتری است، با همان نام مبارک! حسنی مبارک!!! میشناسیدش. این روزها بهتر هم او را شناخته اید. عروسکی که محتاج حرکات و فرمان های عروسک گردان خود اسرائیل غاصب است.

کودکان مظلومی که شاید اگر اینگونه مورد حملات وحشیانه صهیونیست ها قرار نگرفته بودند، رقاصی این عروسک را به این وضوح نمی دیدند. لباسهای مبارک این نمایش تلخ، سرخ است. زیرا رنگ چشمان کودکان فلسطینی که از دیدن جنایات  صهیونیست ها خون می گریند، سرخ شده است.

زنان و کودکان مظلوم فلسطینی... این روزها تمام اخبار متعلق به غزه است. و همه ما بارها و بارها دیده ایم اشک زن و مرد، پیر و جوان، کودک و نوجوان، دختر و پسر فلسطینی را. دیده ایم که چگونه یک مادر در داغ عزیزانش می گرید. چگونه نوزادان و خردسالان فلسطینی لباس خون به تن کرده اند... جای گفتن دوباره نیست از آنچه رخ می دهد. اما...!

اما ای کاش سران کشورهای عربی سکوت می کردند. کاش لال می شدند. آنها که با بی غیرتی کامل از اشغالگر حمایت میکنند. رییس جمهور مصر پادشاه اردن و عربستان... ننگ بر شما باد. ننگ بر شما باد... ننگ بر شما باد...

با شما هستم آقایان!!!!!! آقا؟!؟! مرد؟؟؟؟ نه. نه. نه. مردانگی در شما نمی بینم. من به عنوان یک دختر و زن ایرانی، یک دختر و زن مسلمان، در این روزهای ماه محرم الحرام که نام خانم زینب کبری را بارها و بارها می شنوم، برای شما هدیه ای دارم. می خواهم یک روسری را به شما هدیه کنم. این روسری را به شما هدیه می کنم تا سکوت و انفعال شما را به این باور که شما مرد نیستید، بر خود آسان کنم. اما چه می توانم بکنم که این روزها زنان مسلمان از شما مردترند و غیرتمند ترند. و شما را صفتی جز ابتر نیست...!!!

 

یکی از نشریاتی که این خبر رو منتشر کرده.  تیتر صفحه اول

از همه خواهران عزیزم دعوت می کنم تا در این طرح شرکت کنند و به بی غیرتان عرب روسری هدیه دهند.



یک بسیجی ::: چهارشنبه 87/10/11::: ساعت 5:0 عصر


>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 0
بازدید دیروز: 16
کل بازدید :299205
 
 > >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
یک بسیجی
من یک بسیجی ام. شاید نه یک بسیجی واقعی ولی حداقل اسمش باعث افتخاره من است.
 
 
 
 
>>لوگوی دوستان<<
 
 
>>موسیقی وبلاگ<<
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<